روزگار بدی شده ، خیلی بد ...
|
|
خیلی خیلی بد تر از آن چه فکرش را بتوان کرد . آدم ها بد شده اند برای مقابله با این بدی های متفاوت آدم ها نه فرهنگ ، نه آموزش ، نه رسانه ها و نه تعالیم اجتماعی و حتی آموزه های مذهبی کار زیادی نمی توانند انجام بدهند . چرا ؟
چون روابط تعریف شده از بالا به پایین هیچ پشتوانه ای ندارد . در عموم مردم هیچ انگیزه ای عشقی و یا حتی تحریکی ایجاد نمی کند تا کوچکترین تغییری به وجود آید .
قطعا این بد شدن ها و بدی روی بدی آمدن ها دلایل ریشه دار و متعددی دارد . به تاریخ ما ، به فرهنگ ما ، به اجتماع ما و سیاست مان باز می گردد . ساده ترین روابط میان کوچک ترین اعضای اجتماع با دروغ و تقلب آغاز می شود و به فریب های بسیار بزرگی می انجامد که هر روزه شاهد آن ها هستیم . یک سوال ساده را همیشه از خودم پرسیده ام و حالا این پرسش را با شما عزیزانم مطرح می کنم : تا چه حد به اخبار رسانه ها باور داریم ؟ تا چه حد باور داریم که تمام حقایق را بی کم و کاست به ما منتقل می کنند ؟ قطعا پاسخ هایی که می گیرم چندان تفاوتی با هم ندارد ! و اما آیا هرگز از خودمان پرسیده ایم چرا این جوری است ؟ اصلا چرا باید این جور باشد ؟ و یا : چرا اجازه می دهیم این جوری بپذیریم ؟
شنیدم پس از چندین زمین لرزه مکرر در دماوند نیروهای امدادی تهران آماده باش بوده اند اما هرگز ندیدم که رسانه ها آن جور که باید به این موضوع بپردازند . درست است که تهران روی خط زمین لرزه است و این شهر بی در و پی کر بر روی گسل ساخته شده که بارها و بارها به زمین لرزه های خانمان سوز و بنیان بر افکن منجر شده اما چرا مردم ما و مخاطبان رسانه ها باید از چنین اخباری آگاه نباشند ؟ چرا و چرا و چرا و هزاران چرای دیگر اما من پاسخش را خوب می دانم . چون ما خودمان نمی خواهیم که بدانیم . دانستن را طلب نمی کنیم آن را حق مان نمی دانیم و بابت هر چه بیشتر دانستن با موانع سر راهمان نمی جنگیم و نمی گوییم که دانستن حق ماست . شاید این جور عادت کرده ایم یا عادتمان داده اند . اما نباید این جور بماند .
ارادتمند همه همفکران خوبم و مخلص همه آن ها که می خواهند سر به تنم نباشد
دیگر پیمان
نظرات شما عزیزان:
|
پنج شنبه 29 مرداد 1394برچسب:,
|
|
|
|
|